جلسات سوگواری و عزاداری از شعائر شیعه ، میدان پرورش روح و خودسازی است . درس ایثار و فداکاری ، درس ایمان و معنویت ، درس وفا و عشق ، درس مبارزه و پیکار ، درس شهامت و شجاعت و درس گریستن و ناله زدن و اشک ریختن در رثای بهترین انسانهای روی زمین .
امام باقر (ع) از کسانی است که در رثای سرور و سالار شهیدان (ع) و یاران مجاهد و ایثارگر او به سوگ می نشیند و جلسه عزا بر پا میدارد ؛ در واقع ایشان از بنیانگذاران این مجالس بوده اند ، نه تنها آن حضرت ، بلکه سابقه و پیشینه عزاداری برای آن شهیدان والا مقام بسیار افق بلندی دارد .
برای این که به انگیزه و علت آن پی ببرید و از ثواب و پاداش آن آگاه گردید ، روایات زیر را با دقت مطالعه کنید :
توبه ی حضرت آدم (ع) و گریه بر سید الشهدا (ع)
حضرت آدم (ع) به دلیل نادیده گرفتن فرمان خدا ، از بهشت رانده شد و به زمین نزول کرد و مدتی در تب و تاب بود که چگونه گذشته اش را جبران کرده و به ساحت قدس اله بار یابد ؛ آنگاه جناب جبرئیل (ع) به سوی او فرود آمد و کلماتی را به وی القا کرد تا با توسل به آنها اذن وصال دریافت کند :
(( یا حمید بحق محمد ، یا عالی بحق علی ، یا فاطر بحق فاطمة ، یامحسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان ))
حضرت آدم تا نامهای یاد شده را بر زبان آورد ، خطاب به جبرئیل گفت : چرا هنگامی که نام حسین (ع) را بر زبان می رانم ، قلبم می شکند و اندوه بر دلم چیره می گردد و اشکم جاری میشود ؟
جناب جبرئیل (ع) در پاسخ وی ، به مقام و منزلت آن حضرت اشاره کرد و مصایب و گرفتاریهایش را بر شمرد و بیشتر از همه به موضوع تشنگی و عطش او و یارانش پرداخت .
حضرت ابراهیم (ع) و گریه بر امام حسین (ع)
روزی حضرت ابراهیم (ع) هنگام گذر از سرزمین کربلا ، از اسب به زمین افتاد و سر مبارکش زخمی شده و خون جاری شد . حضرت استغفار کرده و عرضه داشت :
(( بار خدایا ! چه گناهی از من سرزده است ؟ جبرئیل به سوی او فرود آمد و گفت : هیچ گناهی از تو سرنزده است ، ولی اینجا فرزند آخرین پیامبر و جانشین بلافصل او کشته میشود و خون تو برای هماهنگی و همدردی با او ریخته شد .
حضرت پرسید : قاتل او کیست : وی گفت : شخصی است که اهل آسمانها و زمین او را لعنت می فرستند ... سپس آن حضرت دستهایش را بلند کرد و بر یزید بسیار لعنت فرستاد و اسب آن حضرت نیز با زبان فصیح آمین گفت )) .
کشتی نوح (ع) در کربلا
در طوفان جهانی حضرت نوح (ع) کشتی نوح در همه ی زمین (که بصورت دریا در آمده بود) گشت تا رسید به سرزمین کربلا ، نوح احساس کرد ، کشتی درمانده و زمین آن را می کشد ، نوح به گمان غرق کشتی ترسید ، جریان را به خدا عرض کرد ، جبرئیل بر او نازل شد و گفت : در این سرزمین حسین (ع) سبط محمد خاتم پیامبران (ص) و فرزند علی خاتم اوصیاء (ع) را می کشند .
نوح عرض کرد : قاتل او کیست ؟ جبرئیل گفت : قاتل او کسی است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می کنند ، حضرت نوح (ع) چهار بار ، قاتل امام حسین (ع) را لعنت کرد ، آنگاه کشتی به حرکت درآمد و سرانجام در کوه جودی (در ناحیه ی شام) مستقر شد .
حضرت موسی (ع) و لعن و نفرین بر یزید| + ادامه مطلب
نظر
![]() |
یا رب الحسین ، بحق الحسین ، اشف صدر الحسین ، بظهور الحجة .
نفرین خداوند سبحان بر گروهی که ستم و ظلم بر خاندان پیامبر (ص) را بنیان نهادند .
بی شک حوادث سال 61 هجری و حماسه ی خونین کربلا را نمیتوان بدون در نظر گرفتن حوادث نیم قرن پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) تجزیه و تحلیل کرد . سلسله حوادثی که در ایام حاکمیت آن حضرت و تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد و سبب حقد و کینه ی برخی از اصحاب آن حضرت نسبت به بعضی دیگر شد ، منبع اصلی تحقیق است .
از روز آغاز دعوت رسمی پیامبر اکرم (ص) در جمع سران قریش و خویشاوندان ، سکه ی وزارت و خلافت به نام نامی علی (ع) زده شد . در مقاطع گوناگون ، آن بزرگ مرد وصی ، وزیر ، خلیفه و جانشین پیامبر معرفی شد تا سرانجام در حجة الوداع و هنگام برگشتن از مکه به مدینه ، دستور سرنوشت ساز از سوی خداوند سبحان فرود آمد که :
(( ای پیامبر ! فرمان فرود آمده از سوی پروردگارت را بر مردم بیان کن ، وگرنه رسالت خطیرت را به فرجام نرسانده ای و مطمئن باش که خدا تو را در برابر تمامی خطرهای سیاسی _ اجتماعی حفظ میکند . زیرا خداوند فکر و نقشه کافران را به نتیجه نمی رساند و آنها را برای رسیدن به اهدافشان هدایت نمیکند . ))
و ولایت و رهبری مسلمانان ، پس از پیامبر (ص) برای ابر مرد تاریخ ، علی (ع) به صورت رسمی و قانونی اعلام شد .
وقتی کفار و مشرکان مکه پس از گرد هم آیی (( یوم الانذار )) به ابوطالب گفتند : (( ای ابوطالب ! کار تو به جایی رسید که پسرت والی و حاکم بر تو شد )) ؛ مسلمان نماهای حاضر در صحنه ی غدیر نیز آن را تکرار کردند ، به گونه ای که به پیامبر (ص) اعتراض کردند و در خواست بارش سنگ از آسمان کردند ، تا به حیات آنها خاتمه دهد و شاهد ولایت و زعامت علی (ع) و فرزندانش (ع) نباشند .
بعضی نیز در کمال محافظه کاری و حفظ ظاهر ، به آن حضرت تبریک و شادباش گفتند ، ولی در دل آتش کینه ی او را پنهان کردند و پس از بازگشت از مکه ، به فکر توطئه ی ترور و قتل پیامبر (ص) افتادندکه خداوند سبحان نقشه ی آنها را نقش بر آب کرده و آنها را رسوا ساخت.
پیامبر اسلام که در آخرین لحظات عمر شریف خود سپاه اسامة بن زید را برای حرکت به طرف روم تجهیز و سازمان دهی کرد و به همه ی مردم دستور داد که او را همراهی کنند و متخلفان از آن سپاه را لعنت فرستاد ، شماری به ظاهر مسلمان از دستو آشکار و روشن پیامبر (ص) سرپیچی کرده و به بهانه ی خبر گیری از حال جسمانی آن حضرت ، از جهاد برگشتند و در مدینه ماندند تا شاهد مرگ پیامبر (ص) بوده و مهار قدرت را به دست گیرند و نگذارند ولایت امر مسلمانان به کسی برسد که بارها و بارها پیامبر (ص) او را به وصایت و امامت پس از خودش معرفی کرده بود .| + ادامه مطلب
سخنان امام حسین
· نشانه های عاقل
امام حسین فرمود: عاقل، با کسی که می ترسد او را دروغگو پندارد هم سخن نمی شود، از کسی که می ترسد او را رد کند درخواستی نمی کند، به کسی که می ترسد او را بفریبد تکیه نمی نماید و به کسی که به امید او اطمینانی نیست امید نمی بندد.
· کمال عقل
امام حسین می فرماید: عقل، جز از راه پیروی حق به کمال نمی رسد.
· نشانه های دانا و نادان
امام حسین می فرماید: از نشانه های اسباب قبولی اعمال، همنشینی با خردمندان است و از نشانه های اسباب نادانی، کشمکش با نابخردان است و از نشانه های دانا، نقادیاو از گفتار خود و آگاهی او از اسرار آرای گوناگون است.
· دانا کیست؟
امام حسین می فرماید: اگر همه گفتار دانا نیکو و بحق بود، از خود پسندی در آستانه دیوانگی قرار می گرفت. همانا دانا کسی است که حق گویی او فراوان باشد.
· صفتهای زیبا
امام حسین می فرمود: دانش نطفه بارور معرفت است. تجربه های طولانی، فزونی عقل است، شرافت همان پارسایی است. قانع بودن، آسایش تن است، هر که تو را دوست دارد، از پلیدی بازت می دارد، هر که تو را دشمن دارد، بر نابکاری واردت می سازد.
امام حسین می فرماید: هر کس این پنج چیز را نداشته باشد، از زندگی خود چندان بهره ای نمی برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش خلقی.
· شریف ترین مردم
شخصی از امام حسین پرسید: شریف ترین مردم کیست؟
امام فرمود: آن کس که پیش از اندرز دیگران، خود پند گیرد و پیش از بیدار باش دیگران، خود بیدار شود.
عرض کرد: شهادت می دهم که چنین کسی سعادتمند است.
· تسلیم در برابر خدا
از امام حسین پرسیدند: چگونه صبح کردی؟
فرمود: صبح نمودم در حالیکه پروردگارم بالای سرم و آتش، پیش رویم، مرگ، جوینده ام و حساب الهی فراگیرم می باشد و چنین روزی من، در گرو کردار خویشم، نه آنچه دوست دارم پیدا می کنم، و نه آنچه نمی پسندم از خود می رانم و همه کارها در اختیار دیگری است. اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد از من می گذرد. بنابراین کدام فقیری از من نیازمندتر است.
· ایمان و یقین
شخصی از امام حسین پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت.
گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است.
پرسید: میان آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: یک دعای مستجاب.
پرسید : میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ی سیر یک روز آفتاب.
پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود: بی نیازیش از مردم.
پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمود: در پیران هرزگی و بیعاری است، در قدرتمندان،درنده خویی، در شریفان، دروغگویی، در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.| + ادامه مطلب