یا رب الحسین ، بحق الحسین ، اشف صدر الحسین ، بظهور الحجة .
نفرین خداوند سبحان بر گروهی که ستم و ظلم بر خاندان پیامبر (ص) را بنیان نهادند .
بی شک حوادث سال 61 هجری و حماسه ی خونین کربلا را نمیتوان بدون در نظر گرفتن حوادث نیم قرن پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) تجزیه و تحلیل کرد . سلسله حوادثی که در ایام حاکمیت آن حضرت و تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد و سبب حقد و کینه ی برخی از اصحاب آن حضرت نسبت به بعضی دیگر شد ، منبع اصلی تحقیق است .
از روز آغاز دعوت رسمی پیامبر اکرم (ص) در جمع سران قریش و خویشاوندان ، سکه ی وزارت و خلافت به نام نامی علی (ع) زده شد . در مقاطع گوناگون ، آن بزرگ مرد وصی ، وزیر ، خلیفه و جانشین پیامبر معرفی شد تا سرانجام در حجة الوداع و هنگام برگشتن از مکه به مدینه ، دستور سرنوشت ساز از سوی خداوند سبحان فرود آمد که :
(( ای پیامبر ! فرمان فرود آمده از سوی پروردگارت را بر مردم بیان کن ، وگرنه رسالت خطیرت را به فرجام نرسانده ای و مطمئن باش که خدا تو را در برابر تمامی خطرهای سیاسی _ اجتماعی حفظ میکند . زیرا خداوند فکر و نقشه کافران را به نتیجه نمی رساند و آنها را برای رسیدن به اهدافشان هدایت نمیکند . ))
و ولایت و رهبری مسلمانان ، پس از پیامبر (ص) برای ابر مرد تاریخ ، علی (ع) به صورت رسمی و قانونی اعلام شد .
وقتی کفار و مشرکان مکه پس از گرد هم آیی (( یوم الانذار )) به ابوطالب گفتند : (( ای ابوطالب ! کار تو به جایی رسید که پسرت والی و حاکم بر تو شد )) ؛ مسلمان نماهای حاضر در صحنه ی غدیر نیز آن را تکرار کردند ، به گونه ای که به پیامبر (ص) اعتراض کردند و در خواست بارش سنگ از آسمان کردند ، تا به حیات آنها خاتمه دهد و شاهد ولایت و زعامت علی (ع) و فرزندانش (ع) نباشند .
بعضی نیز در کمال محافظه کاری و حفظ ظاهر ، به آن حضرت تبریک و شادباش گفتند ، ولی در دل آتش کینه ی او را پنهان کردند و پس از بازگشت از مکه ، به فکر توطئه ی ترور و قتل پیامبر (ص) افتادندکه خداوند سبحان نقشه ی آنها را نقش بر آب کرده و آنها را رسوا ساخت.
پیامبر اسلام که در آخرین لحظات عمر شریف خود سپاه اسامة بن زید را برای حرکت به طرف روم تجهیز و سازمان دهی کرد و به همه ی مردم دستور داد که او را همراهی کنند و متخلفان از آن سپاه را لعنت فرستاد ، شماری به ظاهر مسلمان از دستو آشکار و روشن پیامبر (ص) سرپیچی کرده و به بهانه ی خبر گیری از حال جسمانی آن حضرت ، از جهاد برگشتند و در مدینه ماندند تا شاهد مرگ پیامبر (ص) بوده و مهار قدرت را به دست گیرند و نگذارند ولایت امر مسلمانان به کسی برسد که بارها و بارها پیامبر (ص) او را به وصایت و امامت پس از خودش معرفی کرده بود .| + ادامه مطلب
نظر بدهید |